تاریخ : دوشنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۱ 28 شعبان 1444 Monday, 20 March , 2023
1
تنهاترین سردار...

به بهانه ١١ آذر سالروز شهادت طلبه مبارز میرزا کوچک خان جنگلی …

  • کد خبر : 2323
  • 10 آذر 1399 - 23:36
به بهانه ١١ آذر سالروز شهادت طلبه مبارز میرزا کوچک خان جنگلی …
یونس استادسرایی مشهور به میرزا کوچک جنگلی (۱۲۵۷ - ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجری خورشیدی) مبارز انقلاب مشروطه و رهبر جنبش جنگل که در اعتراض به نقض تمامیت ارضی و استقلال ایران از سوی بیگانگان بعد از مشروطه، قیام کرد.

خبر گیلان – میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ۱۲۵۷ ه. ش. در محله قدیمی استادسرای شهر رشت در خانواده‌ای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود.

وی سنین آغاز عمر را در مدرسه علمیه حاج حسن (صالح آباد) و مدرسه جامع شهر رشت به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. پس از آن به قزوین رفته و در مدرسهٔ صالحیه تحصیل دروس حوزوی را ادامه داد و چندی هم در مدرسه محمودیهٔ تهران به همین منظور اقامت گزید. پایه آموزش حوزوی، می‌توانست وی را در سلک یک روحانی تربیت کند، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.

میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون جبهه شمال پیوست و در فتح قزوین شرکت داشت، روس‌ها مدتی او را از رشت تبعید کردند، در سال ۱۲۹۳ ه. ش میرزا که تازه از تبعید آزاد شده و به رشت آمده بود به شدت تحت تاثیر ظلم و ستم نیروهای روس بر مردم گیلان قرار گرفت و تصمیم گرفت که به کمک دوستان مشروطه خواه خود دوباره دست به قیام بزند.

اما این بار علاوه بر مطالبه آرمانهای آزادی خواهانه مشروطه که آنرا بر باد رفته می دید به دنبال نجات ایران و علی الخصوص گیلان از اشغال آشکار نیروهای نظامی نیز بود،افکار میرزا توانست در دل اقشار و طبقات مختلف مردم گیلان نفوذ کند،افرادی نظیر دکتر حشمت ومیرزا حسین کسمایی که از چهره‌های تحصیل کرده و فرهیخته گیلان بودند، و یا حسن آلیانی و شیخ علی شیشه بر که از طبقات معمولی جامعه بودند در میان طیف طرفداران میرزا دیده می‌شوند،و بجز اینها میرزا توانست از حمایت چند تن از تجار و کسبه معتبر از جمله حاج احمد کسمایی نیز برخوردار شود،تاریخ نگاران عمدتا قیام جنگل را به دو دوره مجزا تقسیم می‌کنند.

☑️دوره اول

🔶میرزا و دکتر حشمت

میرزا پس از جمع کردن دوستان و همفکرانش به جنگل رفت و قیامش را آغاز کرد،قوای روس و البته نیروهای داخلی وابسته به آنها بارها تلاش کردند که جنگلیها را سرکوب کنند اما کاری از پیش نبردند و عمدتا شکست خوردند که از جمله این نیروهای وابسته که از جنگلیها شکست خوردند می‌توان به لوطی عبدالرزاق و مفاخرالملک اشاره کرد.

در این دوره جنگلیها هیئتی بنام هیئت اتحاد اسلام تشکیل دادند که اداره امور مناطق تحت کنترل، و تصمیم گیریهای کلی توسط این هیئت انجام می‌شد،آنها هدف خود را «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی واستبداد و برقراری دولتی مردمی» اعلام می‌کردند.

بعد از انقلاب بلشویکی آخرین دسته روسها، یعنی قوای ژنرال بیچراخوف که داری افکار تزاری بود با انگلیسیها متحد شد که به قفقاز برود انگلیسی ها از میرزا خواستند که ضمن اجازه عبور قوای بیچراخوف و قوای انگلیس از گیلان، تعدادی از پاسگاهها را نیز در اختیار آنها قرار دهند، میرزا قبول نمی‌کند و بناچار در کنار پل منجیل جنگ سختی در می‌گیرد.

قوای روس بوسیله توپخانه دوربرد بر قوای جنگل که آرایش نظامی نامناسبی گرفته بودند پیروز می‌شود و راهی انزلی می‌شود،و رشت نیز به دست قوای انگلیس می‌افتد،البته بعد از آن جنگلی ها رشت را آزاد وسر انجام با وساطت کنسول فرانسه بین جنگلی ها و انگلیسی ها صلح برقرار می‌شود.

در همین ایام در تهران وثوق الدوله به قدرت می‌رسد،او ابتدا به میرزا پیشنهاد می‌کند که ضمن تامین جانی به عتبات برود و قوایش را در اختیار دولت قرار دهد،وثوق الدوله بعد از مخالفت میرزا با این پیشنهاد، تیمور تاش را با بیست هزار قزاق به عنوان والی گیلان فرستاد تا جنگلیها را سرکوب کند،در این ایام بود که حاج احمد کسمایی، که یکی از سران موثر جنگل بود خودش را تسلیم کرد،میرزا که نمی‌خواست با هموطنانش بجنگد تصمیم گرفت با افرادش به سمت غرب گیلان عقب نشینی کند،جنگلیها به دسته‌های کوچک تقسیم شدند و با پای پیاده به سمت غرب گیلان حرکت کردند،دراین راهپیمایی طولانی، عده‌ای از جنگلیها از پای در آمدند وعده‌ای هم اسیر شدند،به مرور زمان عده‌ای فرار کردند،و بخشی هم تسلیم شدند که از جمله آنها دکتر حشمت بود که نیروهای قزاق به امان نامه‌ای که پشت قرآن برای او امضا کرده بودند، وفا نکردند و سرانجام دکتر حشمت در رشت اعدام شدمیرزا دوباره به فومنات، یعنی همان پایگاه اولیه اش بر می‌گردد و این پایان دوره اول قیام جنگل است.

☑️دوره دوم

🔶برقراری حکومت جمهوری

قوای دولتی نتوانستند میرزا را دستگیر کنند لذا جنبش جنگل همچنان به بقاء خود ادامه داد، رفته رفته جنگلیها همدیگر را پیدا کردند، از طرفی دولت وثوق الدوله بعد از مخالفت سراسری با قرارداد ۱۹۱۹ احساس بی ثباتی می‌کرد لذا نماینده‌ای را نزد میرزا فرستاد که تا باز شدن دوره جدید مجلس بین قوای دولتی و قوای جنگل آتش بس بر قرار شود.

در این دوره میرزا با از دست دادن بعضی از دوستان سابقش که اثرات مهمی در قیام او داشتند از جمله دکتر حشمت، حاج احمد کسمایی و میرزا حسین کسمایی، اکنون به بعضی دیگر از دوستانش که تمایلات چپگرایانه دارند از جمله احسان الله خان و خالو قربان میدان می‌دهد و آنها نیز میرزا را ترغیب به دوستی با اتحاد جماهیر شوروی می‌کنند.

نیروهای شوروی به بهانه تعقیب روسهای سفید وارد انزلی شدند،جنگلیها از این فرصت استفاده می‌کنند و رشت را تصرف می‌کنند، میرزا سپس به انزلی می‌رود و پس از ملاقات با نماینده شوروی در انزلی، مسیر جدیدی را دنبال می‌کند و این مقدمه‌ای بر تشکیل کمیته انقلاب و برقراری حکومت جمهوری می‌شود،هرچند تاریخ نشان داد که روحیات میرزا با افکار کمونیستی همساز نیست و میرزا نتوانست با آنها کنار بیاید.

دراین راستا در روز یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ قوای جنگل با انتشار بیانیه‌ای تشکیل کمیته انقلاب ایران و تأسیس حکومت جمهوری گیلان را اعلام نمود ودولت جمهوری را معرفی کرد، که میرزا عنوان رهبر را داشت،امّا هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویک‌های روس اغتشاش انقلابیهای سرخ طرفدار شوروی آغاز گردید که نهایتاً جمعه ۱۸ تیر ۱۲۹۹ میرزا به عنوان اعتراض از رشت به صومعه سرا رفته و قبل از حرکت پیغامی توسط نماینده خود برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: «در موقع، خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملّت ایران حاضر نیست برنامه بلشویکها را قبول کند».

بعد از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و قدرت گرفتن رضاخان تحت عنوان سردار سپه، دولت مرکزی تصمیم گرفت حاکمیت خود را بر کل ایران مسجل کند، لذا باید دولتهای محلی از میان برداشته می‌شد که از جمله آنها دولت جنگل بود.

در تهران تحلیلها بر این امر استوار بود که دولت جنگل دست نشانده و عامل دولت شوروی است که از طریق آن قصد دارد تسلط نظامی و ایدئولوژیک خود را بر کل ایران حاکم کند.

به فرمان احمدشاه قاجار قوای دولتی بریگاد قزاق به سرکردگی سردار سپه برای سرکوبی قوای سرخ وارد رشت گردید که چندین برخورد جنگی بین دو قوای بوجود آمد که گاه نیروهای دولتی پیشروی و گاه عقب نشینی می‌کردند.

در نهایت با مذاکرات پشت پرده قوای سرخ خاک رشت و بندر انزلی را ترک نمودند،نیروهای خالو قربان تسلیم قوای سردار سپه شدند و احسان اله خان و رفقایش به خاک شوروی گریختند، در این جنگ‌ها میرزا با قوای خود در صومعه سرا بود که بی طرف مانده و در فکر تجدید قوا بود.

رضا خان می‌خواست سلسله قاجاریه را از میان بردارد و حکومت جمهوری بر پا کند لذا جذب اشخاصی همچون میرزا که محبوبیت خاصی بین عامه مردم داشتند، می‌توانست به هدفش کمک کند، اما سعی قزاق‌ها، به فرماندهی سردار سپه برای مذاکره با میرزا و دعوت او به مرکز نتیجه نداده و بنا به دلایل فراوانی مذاکرات به شکست انجامید، یکی از این دلایل این بود که تعدادی از جنگلی‌ها بمانند دکتر حشمت و یارانش در جنگهای قبلی با قشون قزاق تسلیم شده بودند که عملا به کشته شدنشان انجامید.

در نهایت قوای قزاق از فرصت استفاده کرده و طی شبیخونهای فراوانی، نیروهای جنگل را وادار به عقب نشینی کردند و بعضی از سران تسلیم یا کشته شدند،میرزا همراه با تنها یار وفادارش،گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو ، که همیشه از میرزا حمایت می‌کرد، به طرف کوه‌های خلخال حرکت کردند ولی دچار بوران و طوفان شده و سرانجام زیر فشار سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، هنگامی که میرزا هوشنگ را به کول گرفته بود، از پای در آمدند.

لینک کوتاه : https://khabarguilan.ir/?p=2323
  • نویسنده : مازیار جعفری
  • ارسال توسط :
  • منبع : پایگاه اطلاع رسانی خبر گیلان
  • 216 بازدید
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • خبرگیلان نظراتی را که حاوی توهین، هتاکی و افترا باشد را منتشر نخواهد کرد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد.
  • لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید.
  • لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.